
داره طالبان پس از آنکه تاجیکهایی را که بیش از بیست سال در کنار این گروه علیه حکومت جمهوری اسلامی افغانستان و نیروهای آمریکایی جنگیده بودند، از وزارتهای داخله و دفاع بهطور فیزیکی کنار زد، اکنون گامهای بعدی را در روند حذف سیستماتیک آنها برمیدارد.

شهرداری کابل تصمیم به تخریب جایدادهای متعلق به تاجیکها گرفته است. یکی از نمونههای برجسته این اقدام، مارکیت صدیق عمر است؛ از مشهورترین مراکز تجارتی کابل که بیش از ۶۰ سال سابقه فعالیت دارد.
مالکین اصلی این مارکیت عمدتاً از تاجیکهای اصیل ساکن شهر کابلاند. این مجموعه شامل حدود ۶۰۰ دکان است که بیش از ۱۵۰ واحد آن به فروش رفته و سایر دکانها به صورت کرایه یا گروی در اختیار متشبثین قرار دارد.یفا کرده است.
مالکیت و وضعیت کنونی
در جوار مارکیت صدیق عمر، چندین مارکیت بزرگ و تازهساخت دیگر چون “اللهنظر مارکیت”، “کابل الکتریک” و “مارکیت جدید نوی خیرخواه” نیز قرار دارند که با هزینههای قابلتوجه در سالهای اخیر احداث شدهاند.

محیط اطراف مارکیت
کنون، مارکیت صدیق عمر با تهدید جدی تخریب از سوی شهرداری تحت کنترل گروه طالبان روبهرو است.
برخی ناظران و مالکان معتقدند این تصمیم، میتواند با انگیزههای قومی و سیاسی اتخاذ شده باشد. مارکیت صدیق عمر از مراکز اقتصادی تاجیکنشین کابل است که در دوره جمهوریت هیچگونه حمایت مالی از طالبان نکرده بود.
چالشهای کنونی
در حال حاضر، مارکیت صدیق عمر با تهدید تخریب توسط شهرداری کابل تحت حاکمیت گروه طالبان مواجه است.
مقامات گروه طالبان در شهرداری کابل ادعا دارند که این مارکیت به دلیل فرسودگی باید تخریب شده و به جای آن، ساختمان جدیدی احداث گردد. همچنان، این ادعا مطرح شده است که زمین این مارکیت ملکیت دولت بوده و باید به دولت تحویل داده شود.
این در حالی است که در دوران حکومتهای گذشته چنین ادعاهایی مطرح نبوده و سایر مارکیتهای همجوار از این طرح مستثنا شدهاند، این اقدام موجب نگرانی شدید مالکین و دوکانداران گردیده است.

نگرانیها و پیامدها
برخی ناظران و مالکان بر این باورند که این تصمیم شهرداری گروه طالبان میتواند انگیزههای قومی و سیاسی داشته باشد؛ زیرا مارکیت صدیق عمر از مراکز تجارتی تاجیکنشین کابل است که در دوره جمهوریت هیچگونه حمایت مالی از طالبان نداشته است.
گرچه در این مارکیت دوکاندارانی از اقوام مختلف، از جمله پشتون، تاجیک، هزاره و ازبیک فعالیت دارند، اما اغلب آنها وابستگی سیاسی یا ایدئولوژیک به طالبان نداشته و در سه دهه گذشته بیطرفی خود را حفظ کردهاند.
در این حال باید نه تنها نهاد های مردمی در افغانستان باید اقدام نمایند بلکه جامعه جهانی در قسمت تعصبلات قومی و حذف اقوام در افغانستان توسط اداره گروه طالبان اقدام جدی نمایند در غیر آن دور نخواهد بود که با کوچکترین تضهیف اداره گروه طالبان در این کشور با عقدمندی های قومی این کشور به یکی از کشور های پر تنش قومی تبدیل خواهد شد که حتی برای جامعه جهانی نیز آنگاه مشکل خواهد بود.