
اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به نابودی نزدیک شده است و حکومت ملایی این کشور در هفته ها و شاید در ماه های اخیر خود قرار دارد
. امروز یک دالر در بازار های اسعار این کشور به ۱۰۰ صد هزار تومان ایرانی تبادله میشود
این وضعیت اقتصادی فعلی ایران حتی در سال ۱۳۷۶ زمان خانه جنگی های افغانستان نیز پیشی گرفته است
در زمان پیش از دور اول گروه طالبان در سال ۱۳۷۶ که در تمامی شهر ها و ولایات افغانستان خانه جنگی جریان داشت و واحد پولی افغانستان نیز به سه بخش تقسیم شده بود از جمله، پول حکومت کمونیستی داکتر نجیب پول چاپ شده هزار و ۵ هزار و ۱۰ هزار افغانی حکومت جمهوری اسلامی افغانستان
پول هزار و ۵ هزار افغانی چاپ شده توسط حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان که حاکمیت در شمال این کشور را داشتند و در مرکز کابل همچنان از سوری شورای نظار ممنوع بوده و جرم پنداشته میشد و جالب اینکه افغانستان به ۷ زون و قدرت تقسیم شده بود حاکمیت قانون وجود نداشت . و کشور به ملک الطوایفی مبدل شده بود بجز از شمال کشور
اما در آن زمان نرخ دالر در بازار های شمال افغانستان به ۸۰ هزار افغانی و در کابل که پول چاپ شده دولت اسلامی رایج بود به ۴۰ هزار افغانی تبادله میشد.
در آن زمان افغانستان هیچگونه تولیداتی نداشت از زراعت گرفته تا تولید هرگونه صنایع وجود نداشت، آن زمان این جمهوری اسلامی ایران بود که به احمدشاه مسعود و حکومت اسلامی پول و مواد غذایی کمک میکرد
و اما به حزب جنبش یعنی اتحاد شمال همچنان سلاح و لباس نظامی میفرستاد ، پاکستان از یک طرف به گروه ترورستی طالبان سریاز میفرستاد تا بر علیه حکومت اسلامی به رهبری استاد ربانی بجنگند و همچنان روابط نیک سیاسی با استاد ربانی و احمد شاه مسعود نیزایجاد کرده بود.
از طرف دیگر به حزب جنبش یعنی به جنرال دوستم که فرمانده عمومی اتحاد شمال بود در مزار شریف سلاح و مواد غذایی میفرستاد.
کشور ترکیه با استاد ربانی روابط خوب سیاسی ایجاد کرده بود نمایندگان حکومت اسلامی را احترام میگذاشت ولی کمک های تجهیزات نظامی شان به جنرال دوستم فرستاده میشد و مراکز تعلیمی در شمال به جنرال دوستم ایجاد میکرد، از جمله اولین مکتب افغان ترک در شهر شبرغان ایجاد شد.
روسیه یک طرف از احمدشاه مسعود وزیر دفاع حمایت میکرد سلاح و تجهیزات میفرستاد به شورای نظار از طرف دیگر سلاح های مختلف النوع به جنرال دوستم میفرستاد.
عربستان سعودی از یک طرف پول های باد آورده به طالبان میدادند تا قدرت را در افغانستان بدست بگیرند و حکومت استاد ربانی را سرنگون نمایند از طرف دیگر از حکومت استاد ربانی و احمدشاه مسعود حمایت میکرد و مکتب و بیمارستان ها در کابل ایجاد میکرد و در بازسازی کابل سهم میگرفت
ولی در شمال افغانستان به جنرال دوستم تحفه های گرانبها و بسته های دالر و طلا کمک میکرد و قطری ها و عرب ها بخاطر بازدید به شمال میامدند و مصرف نفتی تمامی قوای هوای اتحاد شمال به رهبری جنرال دوستم را بدوش داشتند خصوصا قطری ها، برای خوشگذرانی و اعیاشی و شکار پرندگان در دشت های حیرتان یک مرکز ایجاد کرده بودند که تامین امنیت بخشی از این مرکز عرب ها را غند ۸۹ توپچی که در آن زمان پدر من نیز در آن غند وظیفه داشت تامین امنیت عرب ها را میکردند و عرب ها برعلاوه کمک های نقدی به جنرال دوستم و فرماندهان بزرگ برای هر فرمانده تولی هر روز بسته های مواد خوراکی که در آن زمان جز در کشور های بیرونی در داخل افغانستان پیدا نمیشد تحفه میدادند . به شمول بسته های خرمای عربی و زعفران و گوشت های کنسرو. .
کشور هند هم به حکومت استاد ربانی کمک مالی میکرد و هم به جنرال دوستم، از طریق قنسلی آنان در مزار شریف، .
در حالیکه سه گروه که بیشترین حاکمیت کشور را بدوش داشتند طلبان در مناطق مشرقی و جنوب شرق حاکمیت داشتند، حکومت اسلامی در مرکز کابل و چندین ولایت های محدود حدودا ۹ ولایت حاکمیت داشتند که بر علاوه کابل در دیگر ولایت های این ۹ ولایت حاکمیت صد درصدی هم نداشتند حتی در کابل که به چند بخش تقسیم شده بود به شمول دشنت برچی و افشار که بدست حذب وحدت بود .
شورای اتحاد شمال به رهبری جنرال دوستم در ۱۰ ولایت شمال افغانستان حکومت میکردند با تطبیق قانون دوران کمونیستی و امنیت صد درصدی همچنان تامین بود.
بنا؛ بر اساس این تجربه جنگی و سیاسی و وضعیت اقتصادی از افغانستان و چندین کشور های چون سوریه و چندین کشور های افریقایی که مطالعه کردیم.
در آن سالها حکومت جمهوری اسلامی افغانستان و اتحاد شمال مشابه به وضعیت امروزی ایران، از سوی همین حامیان روسی، ترکیه، عرب، پاکستان، ایران و دیگر قدرت های منطقه به یکبارگی چواب رد گرفته و طالب را پیروز میدان ساختند که شاهت زیادی را با وضعیت امروز ایران میبینم.
جمهوری اسلامی ایران با وجود اینکه به قدرت اتمی نزدیک شده است ولی هر روز اعتبار و اعتماد خود را نزد مردم شان از دست میدهد که این وضعیت حکثمت این کشور را به نابودی نیز نزدیک میسازد .
آنقدر نزدیک شده است که رهبران جمهوری اسلامی ایران امروز خود اقرار میکنند که وضعیت اقتصادی و سیاسی در ایران در حال برهم خوردن است.
اگر یک سال قبل کسی در رسانه چنین افراز نطری میکرد جایشان یا اعدام بود و یا زندان اوین ولی امروز خود رهبران این کشور اقرار دارند به نابسامانی اقتصادی در این کشور .
از سوی دیگر گسترش فعالیت های اپوزیسیون ایرانی غرب نشین و افزایش فعالیت های آنان در سبکه های مجازی و رسانه ها.
تهدیدات امریکا و اسرایل و بعد از تماس تیلفونی ترامپ و پروتین که هیچگونه دفاعی از ایران که متحد روسیه به شمار میرود در برابر تهدیدات امریکا و اسرایل صورت نگرفته است، این همه نشان میدهد که به گمان اغلب حکومت آخوندی این کشور نفس های اخیر خود را میکشد.
متن تحلیلی نوشته شده توسط جاوید کارکر یکی از فعالین سیاسی