
لشکر گمشده اسکندر مقدونی در نورستان و پنجشیر: بررسی ژنتیکی و تاریخی
استقرار بخشی از لشکر اسکندر مقدونی در درههای نورستان و پنجشیر در حدود ۳۳۰ سال قبل از میلاد. با استناد به تحقیقات ژنتیکی که نشاندهنده شباهتهای ژنتیکی بین ساکنان این مناطق و مردم یونان و مقدونیه است، و همچنین با بررسی روایات تاریخی و شباهتهای فرهنگی و ظاهری، این مقاله به دنبال ارائه تصویری جامع از این رویداد تاریخی احتمالی است.
تحقیقات دانشگاه پنجاب پاکستان با همکاری محققان اروپایی در زمینه ژنتیک، بر روی نمونههای جمعآوری شده از ساکنان نورستان و پنجشیر، نتایج قابل توجهی را به دست آورد. این تحقیقات که در نشریه ژنتیک انسانی منتشر شد، نشان داد که بخشی از ساختار ژنتیکی نورستانیها و پنجشیریها شباهت قابل توجهی با مردم یونان و مقدونیه دارد.

دکتر جاوید خان، یکی از پژوهشگران این طرح، اظهار داشت که آنها هاپلوگروههای خاصی را در نمونههای مردم نورستان و پنجشیر یافتند که به طور معمول در جمعیتهای اروپایی، به ویژه در بالکان و یونان، دیده میشود. این یافتهها فرضیه استقرار بخشی از لشکر اسکندر مقدونی در این مناطق را تقویت میکند.
روایات محلی در نورستان نیز به این موضوع اشاره دارند. برخی از بزرگان نورستان اذعان دارند که اجدادشان در حدود ۳۳۰ سال قبل از میلاد، در هنگام حملات اسکندر مقدونی به این منطقه، به دره نورستان یعنی دره پاروند و دره پنحشیر رسیدند.
اسکندر مقدونی در آن زمان با حدود ۴۰ هزار سرباز به سرزمین باختر (افغانستان امروزی) حمله کرد. با رسیدن به دره نورستان در امتداد پنجشیر، حدود ۵ هزار نفر از لشکریان او، که بسیاری از آنها زخمی شده بودند، به دلیل زیبایی این دره، تصمیم به سکونت در آنجا گرفتند و از بازگشت به سرزمین خود منصرف شدند و بعدا در همین نورستان و پنجشیر با خانواده های محلی ازدواح کردند و تشکیل خانواده دادند.
شباهتهای ظاهری مردم دره پنجشیر و نورستان، مانند چشمان آبی، پوست سفید و موهای روشن، نیز میتواند نشانهای از این پیوند تاریخی و ژنتیکی باشد. علاوه بر این، مردم نورستان برخی از عناصر فرهنگی و لباسهای سنتی آن زمان خود را که یادآور دوران باستان است، تا کنون حفظ کردهاند.
با این حال، تفاوتهایی نیز بین مردم نورستان و پنجشیر وجود دارد. مردم نورستان به دلیل موقعیت جغرافیایی دورافتاده و دشوارگذر در درههای خود، تا حد زیادی از تحولات بیرونی مصون ماندهاند. زبان آنها نیز ترکیبی از زبانهای پارسی، پشتو، هندی و یونانی است.
در مقابل، مردم پنجشیر با اقوام پروان و تخار درآمیختهاند و زبان پارسی را به عنوان زبان خود برگزیدهاند. با این وجود، هر دو دره نورستان و پنجشیر پس از ورود اسلام به این سرزمینها، دین اسلام و مذهب سنی را پذیرفتند.
همچنان در سال ۲۰۲۰ میلادی پیدا شدن ۱۲ عدد سکه های متعلق به دوران اسکندر از ولسوالی پریان روستایی بهارستان دال حضور سربازان اسکندر مقدونی در آن زمان و آمیزش سربازان اسکندر را با خانواده های محلی ثابت میسازد .

تکمیل اطلاعات:
برای تکمیل این اطلاعات، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بررسی دقیقتر هاپلوگروههای یافت شده: شناسایی دقیقتر هاپلوگروههای یافت شده در نمونههای ژنتیکی مردم نورستان و پنجشیر و مقایسه آنها با هاپلوگروههای موجود در مناطق مختلف یونان و مقدونیه، میتواند به تعیین منشاء دقیقتر این پیوند ژنتیکی کمک کند.
تحلیل زبانشناختی: بررسی دقیقتر زبان نورستانی و شناسایی واژهها و ساختارهای زبانی که ریشه در زبانهای یونانی باستان دارند، میتواند شواهد بیشتری برای این فرضیه ارائه دهد.
مطالعات باستانشناسی: انجام مطالعات باستانشناسی در مناطق ولایت نورستان و ولایت پنجشیر و جستجوی آثار و بقایای باستانی است به دوران اسکندر مقدونی مربوط میباشند، میتواند به روشن شدن این موضوع کمک کند و از حضو و ناپدید شدن لشکر ۵ هزار نفری وی در همین وادی های نورستان و پنجشیر مهر تایید بگذارد.
بررسی روایات تاریخی دیگر: بررسی و مقایسه روایات تاریخی دیگر، از جمله منابع یونانی و مقدونی، در مورد لشکرکشی اسکندر مقدونی به باختر و سرنوشت سربازان او، میتواند به تکمیل این تصویر تاریخی کمک کند.
مطالعه فرهنگ و آداب و رسوم: بررسی دقیقتر فرهنگ، آداب و رسوم مردم نورستان و پنجشیر و شناسایی عناصری که ممکن است ریشه در فرهنگ یونانی و مقدونی داشته باشند، میتواند به تقویت این فرضیه کمک کند.
رسوم جنگجو داشتن: یکی دیکری از نشانه های که در وجود مردم پنجشیر و نورستان از همان زمان گذشته تا کنون وجود دارد این است که فطرتآ مانند همان سربازان قبل تاریخ مربوط به اسکندر مقدونی، مردم این دو ولایت تا هنوز جنگجو و مبارز هستند .
با انجام این تحقیقات و بررسیهای بیشتر، میتوان به درک دقیقتری از تاریخچه این مناطق و پیوند آنها با لشکر اسکندر مقدونی دست یافت.
این موضوع نه تنها از نظر تاریخی و فرهنگی اهمیت دارد، بلکه میتواند به شناخت بهتر تنوع ژنتیکی و فرهنگی مردم افغانستان نیز کمک کند.